خاموشی بی بی سی !

0 900

چنانکه پیش بینی می شد بنگاه سخن پراکنی بریتانیای کبیر (BBC) که در وبلاگ فارسی خود با گزارش “حدائق البهائیون”(باغ های بهائیان) میدانی برای تبلیغ بهائیت پدید آورده بود پس از ارائه نقدها و پژوهش های بعضی کاربران غیر بهایی،همچون سایت ساغر به سرنوشت کم آوردن گرفتار آمد و سه روز در هفته گذشته و چهار روز در این هفته به تعطیلی رضا داده و از تاریخ 2007/05/22 تا امروز 2007/05/27 هیچیک از کامنت های ارسالی بعضی از کاربران را بالا نیاورده است.چون ممکن است این تعطیلی ادامه یابد این کامنت های بالا نیامده(یا بقولی سانسور شده) را برای اطلاع بهایی پژوهان اینجا می آوریم:

؟ . 2007/05/23 . 03:19 PM .ایمان: 

چون در ارسال قبلی پاره ای اغلاط چاپی بود متن با اضافات مجددا ارسال می شود: 

جناب جمشید(273) 

با درود 

آری چنانکه گفته اید: 

دنیا را نمی توان با قوانین هزار سال پیش و بلکه قوانین قرون وسطایی اداره کرد یعنی: 

1- نمی توان مانند بهائیت زنان را از حضور در رهبری دینی مثل حضور در بیت العدل محروم کرد و به دروغ ادعای تساوی حقوق رجال و نسا سر داد! 

2- نمی توان مانند بهائیت گرگان خونخوار و خائنان را نوازش نمود تا ریشه بقیه بشریت راهم درآورندچنانکه عبدالبها گفته گرگان خونخوار را مشک معطر بمشام رسانید و خائنان را پناه دهید! 

3- نمیتوان مثل بهائیت بین دختر شهری و روستایی فرق گذاشت و مهریه روستایی را نقره و مهریه شهری را طلا قرار داد! 

و زن روستایی (برخلاف شهری )حرام است از شوهرش مطالبه طلا برای مهریه اش نماید! 

4- نمی توان طبق احکام بیان جناب علی محمد باب همه کتاب ها جز بیان را آتش زد! 

5- نمی توان مثل عبدالبها برادر را سوسک و کلاغ و گرگ و پشه نامید! 

6- نمی توان مثل قرون وسطا مجازات طرد روحانی که حتی گفتگو با خانواده را هم ممنوع می کند پذیرفت! 

7- نمی توان مثل بهائیت برای مسافرت و عبور از روی فضای اسرائیل از بیت العدل اجازه گرفت و گرنه مجازات طرد را پذیرفت! 

8- نمی توان پذیرفت که مجازات فحشا و زنا ،طلاباشد که باید به بیت العدل داده شود تا با آن امور معنوی بهائیت اداره شود! 

9- نمی توان پذیرفت که بشود نماز نه رکعتی دزدیده شود و افراد از آن محروم شوند( یعنی احکام یک دین دزدیدنی باشد!!) 

10- نمی توان پذیرفت که نوزده درصد پول بهائیان به اسم حقوق الله به بیت العدل در اسرائیل فرستاده شود تا در اختیار نه نفر ادم عادی قرار گیرد که هیچوقت به هیچ کس حساب پس نمی دهند و هیچ کس هم حق ندارد چون و چرا کند!! 

11-نمی توان پذیرفت که سیاهان افریقا مخلوقات گاوی خدا نامیده شوند و در عصر جدید و برابری و هزاره سوم افکار ارتجاعی مثل این افکار داشت ! 

12-نمی توان پذیرفت که کتاب های آئین را هر جا به نفع بیت العدل و تشکیلات نبود تغییر دهند و تحریف نمایند نظیر آنچه بهائیت با کتاب هایی امثال کتاب نظر اجمالی انجام داد! 

13-نمی توان پذیرفت رهبر یک آئین به گزارش نزدیک ترین عضو شاهد خانواده اش دست به انواع ترور ها و آدمکشی و ضرب و جرح بی گناهان و همدستی با الواط زند آنطور که عزیه در مورد برادرش بهاءاله گزارش کرده است! 

14-نمی توان پذیرفت رهبری یک آئین صراحتا از حکومت تروریستی و خونریزی مثل اسرائیل حمایت کند و خودو او راچون حلقه های یک زنجیر به هم پیوسته بداند.چنانکه روحیه ماکسول همسر شوقی در دیدار با بن گوریون چنین گفته است! 

بقیه نمی توان ها را در آینده برخواهم شمرد تا معلوم شود دنیا را با بهائیت نمی توان اداره کرد و هیچ عاقلی که مطلع از باطن بهائیت و نه ظاهر آن باشد آنی از این مرام تمکین نخواهد کرد …چنانکه من بینید زوال بهائیت با روشن شدن باطن آن آغاز شده است… 

؟.2007/05/23 .04:43 PM. احسان: 

چندنفر در جهان بهایی هستند ؟! 

بهائیان بر روی آمار خود در جهان و تعدد ملیت ها بسیار تبلیغ می نمایند مبنی بر اینکه به عنوان جدیدترین دین توانسته اند نظر ها را به خود جلب نمایند.تحقیقات نشان می دهد علیرغم این ادعا نه تنها گرایش به بهائیت پس از یکصد و شصت سال تبلیغ مداوم با تمام توان و امکانات رسانه ای و حمایت های گوناگون(!)رشدنداشته بلکه رشد منفی آغازشده و از این سوی و آنسوی خروج فرهیختگان و پژوهشگران و آزاد اندیشان از بهائیت رشد قابل توجهی پیدا نموده و بویژه جوانان شروع کرده اند به مخالفت با تصمیمات محافل و بعضا تصمیمات بیت العدل… و نگهداری جوانان برای اولیای امر بهایی بسیار مشکل و هزینه بر شده است که این موضوع مقاله تفصیلی می طلبد… 

بگذریم مطابق آمار خود بهائیان آنها شش ملیون نفرند. (یعنی از هر هزار نفر روی زمین یکی بهایی است! در حالی که از هر چهار انسان روی زمین یکی مسلمان است و روز به روز هم بر تعداد مسلمانان بویژه در میان روشنفکران غربی افزوده می شود و آمار فروش قرآن شگفت آور شده است…) 

شش ملیون نفری که اکثریت آنها از متون اصلی بهائیت که به زبان فارسی است بی خبرند حتی بهائیان ایران اغلب متون اصلی را ندیده و نخوانده اند.نود درصد بهائیان ایران که متون به زبان آنهاست ایقان را نخوانده و از محتوای آن خبر ندارندو نوع بهائیان با چند شعار مثل وحدت عالم انسانی و تساوی حقوق رجال و نسا و…بهایی شده اند و مثلا وقتی می شنوند عبدالبها سیاهان افریقا را گاو شمرده یا مهریه زن شهری با زن روستایی فرق می کند یا زنان نمی توانند عضو بیت العدل شوند یا ارث زن ومرد در بهائیت متفاوت است یا…تعجب می کنند و به فکر فرو می روند ولی اغلب بخاطر مجازات سنگین طرد روحانی که در بهائیت هست و ظالمانه و بی رحمانه بین فرزند و والدین و زن و شوهر فاصله و شکاف می اندازد و حتی سلام و کلام را هم جایز نمی داند ،ساکت می مانند… 

در این زمینه بیشتر سخن خواهم گفت… 

?. 2007/05/23 . 04:10. PM.احسان : 

اطلاعاتی در باره کتاب ایقان 

قول داده بودم اطلاعاتی در مورد بزرگترین کتاب بهائیان ارائه نمایم.اکنون اولین بخش آن را تقدیم می نمایم. 

بهائیان این کتاب را آسمانی می شمارند (!)شما این پژوهش را بخوانید و تناقض ها و اشکالات ادبی و محتوائی فراوان آن را ببینید بعد خود قضاوت فرمائیدآسمانی است یا ریسمانی!: 

آشنایی با کتاب ایقان (قسمت اول: کتابشناسی) 

کتاب ایقان به گفته شوقی افندی، بزرگترین و قدیمی ترین کتاب بهائیّت محسوب می شود. این کتاب توسط میرزا حسینعلی بها برای اثبات دعاوی سید علی محمد باب در سالهای 1277 یا 1278 یا 1280 هجری قمری نوشته شده است. نویسنده در این کتاب خود را “خادم فانی” و عبد فانی” و برادرکوچکترخودش را که جانشین باب بوده “مصدر امر” و “کلمه مستور” و باب را “نقطه” نامیده است. 

این کتاب نشان از اعتقاد راسخ نویسنده به دعاوی سید باب دارد بدون این که برای خود کوچکترین حق و مقامی قائل باشد. او این کتاب را برای خال و دایی بزرگ سید باب یعنی سید محمد تاجر شیرازی نوشت (موقعی که وی برای زیارت عتبات عالیات به عراق آمده بود) تا او را هم بابی گرداند. امّااین کتاب هیچ تاثیری در او نداشت و همچنان بر عقیده پدران خویش استوار بود تا اینکه از دنیا رفت و بنا بر وصیّتش درحرم مطهر حضرت شاهچراغ شیراز مدفون گردید که شاهد بر مسلمانی اوست. 

شوقی گفته است میرزا حسینعلی خواسته است با نوشتن این کتاب گامی در جهت تکمیل کتاب “بیان”بردارد که قرار بوده در نوزده واحد و 361 باب باشد. ولی نا تمام و ناقص بوده و همچنان ناقص مانده است. میرزا حسینعلی در سال 1308 (یک سال پیش از فوت) پسرش میرزا محمد علی غصن اکبررا به همراه میرزا آقاجان خادم منشی حضور را از عکا به بمبئی فرستاد تا آثار خطی او را به چاپ رساند. او چنین کرد(واز این بابت حق بزرگی بر گردن بهائیان دارد اگر چه او را بعدها به خاطر اختلاف با عباس عبدالبهاء پسر دیگر که زمام بهائیان را بدست گرفت ناقض و ملعون نامیدند) و بعد از چاپ اعلان نمود، همه نسخ قبلی بی اعتبار است و باید نسخه های دیگر بر اساس آن تصحیح شود. 

او این کتاب را بعد از مراجعت از کوههای سلیمانیه به بغداد نوشت. زمانی که به خاطر بدبینی های بابیان به او به جهت توطئه برای کنار زدن برادر کوچکترش از جانشینی باب ناگزیر شده بود با عنوان درویش محمد بطور ناشناس دوسالی را به آن نواحی به میان دراویش سنّی برود و تاثیر این مجالست و همنشینی با دراویش در عبارات کتابش کاملا پیداست. استاد محیط طباطبائی معتقد است این رساله تقلیدی از اسلوب انشای فارسی منسوب به سید باب بوده که نویسنده اش می خواسته حقانیت امر سید باب را اثبات و در ضمن مشق و تمرینی از کار تکمیل بیان فارسی کرده باشد. 

در سال 1310 نسخه ای دیگر از ایقان انتشار یافت که با این چاپ تفاوت هایی داشت زیرا دیگر اختلافات درونی بهائیان و ازلیان بالا گرفته بود و برخی عبارات بها در ایقان درباره برادرش می توانست مستمسک خوبی برای ازلیان باشد که خود داستان مفصلی دارد و نیز صدها مورد انتقاد از لحاظ املا و انشا و کیفیت روایت و نقل که باید تصحیح می شد، در این چاپ تغییر یافت. 

نقد های گوناگونی از حیث ادبی و مفهومی بر این کتاب نوشته شده است. بعضی 84 خطا و بعض دیگر 154 اغلاط و اختلافات لفظی و معنوی نسخه های چاپی و خطی و برخی تصرفات در آیات قرآنی را نشان داده و مبانی استدلال های آن را با منطق و عقل نقض کرده اند که در شماره آینده به آن خواهیم پرداخت. 

؟. 2007/05/24 . 07:49 .AM. ایمان: 

نویسنده وبلاگ بی بی سی 

امروز 26 می است و چهار روز است این وبلاگ تعطیل است و بعد از کامنت 296،کامنت دیگری بالا نیامده در حالی که خود من چند کامنت ارسال کرده ام.به نظر می رسد همانطور که بعضی بینندگان نوشته اند بی بی سی جانبدارانه (مثل اصل گزارش از باغ های بهایی )عمل می کند و این دور از انتظار هم نیست(!) یا منتظر جواب های بهائیان است تا کنارهم بگذارد و بهایی ها هم که به روغن سوزی افتاده اند و مثل اکسیر(257 و 258 )به فحاشی روی آورده اند و لذا چهارروزی است که بی بی سی کرکره اش پائین است! 

اصلا این چه رسمی است که بنگاه بی بی سی گذاشته که کامنت ها را مستقیم و فوری مثل وبلاگ های ایرانی بالا نمی فرستد و به سبک عهد عتیق می خواهد آنها را توسط سردبیر ممیزی یا سانسور نماید؟! 

آیا بی بی سیان از چیزی هراس دارند؟! 

آن چیز اگر هست چیست؟! 

خوشحال خواهیم شد اگر بی بی سی برای همیشه نمی خواهد کرکره را پائین بکشد (مثل سایت ساغر بهائیان که به دلیل کم آوردن به خود تعطیلی رضا داد)کاری کند که کامنت ها فوری بالا بیایدچنانچه کسی از خط قرمز عبور کرد بعد از ارسال سردبیر حق داشته باشد توضیحی ارائه کند و آن را حذف نماید.این برای آزادی بیان بی بی سی بهتر است!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

3 × چهار =